گناه و عوارض همجنس گرايي چيست؟

هم جنس گرايي و لواط، عملي بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خواني نداشت،تأثير سوء
دارد، يعني نه تنها فاعل و مفعول با اين عمل به آرامش نميرسند، بلكه بر تحير و سرگرداني آن‏ها افزوده مي شود.
يكي از روابطي كه امروزه در مجامع مختلف مورد ارزيابي و بحث قرارگرفته است، هم جنس گرايي است. هم جنس گرايي مردان ، لواط و هم جنس گرايي زنان، مساحقه نام دارد. در كشورهاي خاورميانه با اين موضوع برخورد مي شود اما در اروپا اين رابطه به رسميت شناخته شده و در اكثر ايالت هاي امريكا قوانين ازدواج براي اين دسته در نظر گرفته شده است.
هرچند كه اين رابطه در اسلام حرام است اما امروزه بايد جوانان و نوجوانان را تا حدي آگاه سازيم تا بتوانيم ازپيدايش و شيوع اين روابط در اين قشر جلوگيري كنيم. افسارگسيختگي جنسي دگرجنس گرايان در كشورهاي غربي، به هم جنس گرايي شديد انجاميد. به همين دليل جلوگيري از اين مشكلات و انحرافات جنسي امري مهم و بايسته است. سايت پاسخ گو، مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني در خصوص اين مسئله به دو سوال اساسي پاسخ گفته است :
نظر اسلام در مورد همجنس گرايي چيست؟
پاسخ خود را با سخني از مرحوم علامه محمدتقي جعفري (ره) آغاز ميكنيم. وي درجواب فيلسوف شهير اروپايي برتراند راسل كه چرا اسلام اين قدر به ازدواج بها داده و برايش قانون وضع كرده است، نوشت: «با ازدواج ميخواهد انسان به وجود آيد، مساله تولد انسان مطرح است.» بنابراين، ارضاي غريزه جنسي و تامين نيازهاي فيزيولوژيك انسان از آثار مثبت ازدواج است; ولي ميتوان فلسفه و حقيقت ازدواج از نظر اسلام را در سه امر جست و جو كرد:
تكميل، تسكين و توليد.
1. تكميل هيچ انساني به تنهايي كامل نيست و پيوسته در جهت جبران كمبود خويش تلاش ميكند. جوان در پي رسيدن به استقلال فكري است; براي جبران نواقص و تامين نيازهاي بي شمار خود به سوي ازدواج سوق داده ميشود و با گزينش همسري مناسب و شايسته موجبات رشد و تكامل خويش را فراهم ميكند. شهيد مطهري در اين باره ميفرمايد: «تشكيل خانواده يعني يك نوع علاقه‏مند شدن به سرنوشت ديگران.... و يكي از علل اين كه در اسلام ازدواج يك امر مقدس و عبادت تلقي شده است همين است... ازدواج اولين مرحله خروج از خود طبيعي فردي و توسعه پيدا كردن شخصيت انسان است... پختگي كه در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده ايجاد ميشود، در هيچ جاي ديگر نميتوان به آن رسيد. و آن را فقط در ازدواج و تشكيل خانواده بايد بدست آورد.»(1) بنابراين، ميتوان ازدواج را مايه رشد و كمال يافتن انسان دانست. در واقع خداوند انسان را به گونه‏اي آفريده كه بدون جنس مخالف ناقص است و با جنس مخالف كامل ميشود. مرد به زن نيازمند است و زن به مرد. هر كدام از دو جنس از نظر روحي و جسمي به هم وابسته‏اند و با قرار گرفتن در كنار هم يكديگر را تكميل ميكنند.
2. تسكين مهم‏ترين نيازي كه بر اثر ازدواج تامين ميشود، نياز به آرامش و احساس امنيت و آسودگي است اين نياز كه در سرشت آدمي ريشه دارد، چنان مهم است كه خداوند در بيان فلسفه ازدواج ميفرمايد: «از آيات و نشانه‏هاي خداوند اين است كه براي شما از جنس خودتان همسراني قرار داديم تا در كنار آنان آرامش يابيد».(2) بنابراين، همسر موجب آرامش و امنيت‏خاطر و محيط خانه وسيله آرامش روحي زن و مرد قرار داده شده است. در اوايل جواني احساس تنهايي، بيهودگي و نداشتن پناهگاه انسان را فرا ميگيرد. ازدواج و قرار گرفتن در كنار همسري شايسته و دلسوز اين احساس را از بين ميبرد و او را به آرامش روحي ميرساند. اين احساس آرامش به ثبات فكري و روحي، وقار، احساس ارزشمند بودن و لذت ميانجامد. در واقع دست آفرينش نوعي كشش دروني ميان زن و مرد به وديعت نهاده تا هر كدام در سنين خاص خواهان يكديگر شوند و اضطراب وپريشانيشان از طريق ازدواج به سكونت و آرامش تبديل گردد. دانشمندان علوم تجربي و انساني نيز ارضاي صحيح و به موقع غريزه جنسي و ترشح معتدل غدد جنسي را براي سلامت جسم و روان آدمي لازم دانسته، عدم آن را سبب پاره‏اي از بيماريهاي رواني و گاه جسماني شمرده‏اند.
3. توليد يكي از ثمرات بزرگ ازدواج وجود فرزند و بقاي نسل آدمي است. توليد و تكثير نسل را نبايد كوچك و بي اهميت‏شمرد; زيرا هدف آفرينش جهان وجود انسان و پرورش و تكامل او است. توليد و پرورش انسان‏هاي خدا پرست و موحد و نيكوكار و صالح، مطلوب خداي جهان آفرين است. از ديدگاه اسلام، وجود فرزند صالح براي پدر و مادر يك عمل صالح شمرده ميشود و در سعادت دنيا و آخرت آن‏ها مؤثر است‏به همين جهت، معصومان توليد و تكثير نسل را از اهداف ازدواج خوانده‏اند. پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: «چه مانع دارد كه مؤمن براي خودش همسري برگزيند. شايد خدا فرزندي به او عطا كند كه با گفتن لااله الاالله زمين را سنگين سازد.» در حقيقت زوج‏ها از طريق فرزندان خود رشته پيوند ميان اعضاي يك نسل را به وجود ميآورند. اين امر از اهداف اساسي ازدواج است; وجود فرزندان به گرمي، پويايي و صفاي كانون خانواده ميانجامد و انگيزه ادامه زندگي را در انسان تقويت ميكند. البته روشن است كه در پرتو ازدواج يكي از نيازها و غرايز مهم انسان (غريزه جنسي) تامين و به روشي درست ارضا ميشود. با تأمين اين نياز جسماني، فرد از نظر رواني، ذهني و اخلاقي به آرامش ميرسد و مسير بسياري از انحرافات جنسي و اخلاقي و اجتماعي بسته ميشود.
بنابراين ازدواج، پيمودن يك مسير صحيح و عقلاني و فطري است. مطمئناً مواردي كه ذكر شد، در ازدواج دو پسر يا دختر با هم تأمين نمي‌شود، بلكه به آن اهداف آسيب مي‌رساند، پس ازدواج هم جنس در اسلام و در اديان آسماني مردود و ممنوع اعلام شده است. از نگاه كلي تر هم جنس بازي و لواط، عملي بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خواني نداشت، تأثير سوء دارد و بر تحير و سرگرداني و پريشاني آن‏ها افزوده ميشود. به همين دليل روايات زيادي درباره مذمت هم جنس بازي نقل شده كه بسيار تكان دهنده است. با مطالعه آن روايات، ميتوان به زشت بودن اين عمل پي برد.
قطعاً روايات در جلوگيري از اين عادت ناپسند مؤثر است. پيامبر اكرم‏صلي الله وعليه وآله فرموده‏اند: هر كس با نوجواني آميزش جنسي كند، روز قيامت ناپاك وارد محشر ميشود، آن چنان كه تمام آب‏هاي جهان او را پاك نخواهند كرد و خداوند او را غضب ميكند و از رحمت خويش دور ميدارد و دوزخ را براي او آماده ساخته و چه بد جايگاهي است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذكر با مذكر آميزش كند، عرش خداوند به لرزه درميآيد.(3) در مذمّت لواط در قرآن از قول حضرت لوط به قومش آمده است: «أتأتون الذكران من العالمين؛ آيا در ميان جهانيان شما به سراغ جنس مرد مي‌رويد و همسراني را كه خدا براي شما آفريده است رها مي‌كنيد؟!‌ شما قوم تجاوزگري هستيد».(4) پيامبر اكرم(ص) فرمود: «بوي بهشت به مشام كسي كه مورد هم جنس گرايي واقع مي‌شود، نخواهد رسيد».(5)
اين رابطه از نظر شرعي كاملا مردود است و هرگز نبايد انجام گيرد كما اينكه امام صادق (ع) در بيان فلسفه حرمت لواط مي‌فرمايد: اگر آميزش با پسران حلال بود، مردان از زنان بي نياز مي‌شدند و اين موجب قطع نسل بشر مي‌شد و مفاسد زياد اخلاقي و اجتماعي به بار مي‌آورد.(6)
نظر پزشكي نيز ثابت شده كه رابطه مرد با مرد و همجنس با همجنس يك رابطه پرخطر است. هيچ پزشكي چنين رابطه اي را توصيه نمي كند و مسلما هيچ نظريه مبني بر سالم بودن و بي ضرر بودن اين رابطه ارائه نگرديده، بر عكس، اين رابطه هميشه از نظر پزشكي نقض گرديده است.
از طرف ديگر ساير بيمارهاي عفوني، ويروسي همانند هپاتيت، ايدز، سفليس و ساير بيماري‌هاي مقاربتي از طريق مقعد (پشت) راحت تر منتقل مي‌شوند. خيلي از افراد تصور ميكنند كه در رابطه مقعدي هيچ خطري آنها را تهديد نمي‌كند، در حالي كه چون مقعد در درون خود باكتريهاي زيادي دارد، انتقال ويروسهاي نظير ايدز و... راحت تر انجام ميگيرد اين باكتريها با شستشو از بين نمي‌روند. از آن گذشته دريچه مقعد يك دريچه خروجي است، پس وارد شدن هر چيزي از اين دريچه علاوه بر آسيب به دريچه و موارد ذكر شده همراه با درد است. و به مرور باعث باز شدن هر چه بيشتر دريچه مقعد و پيدايش عوارض ذكر شده مي‌شود.
ذكر مطالب بالا اين سوال را به ذهن متبادر مي كند كه :براي جلوگيري از هم جنس گرايي و هم جنس بازي چه بايد كرد؟
معمولاً عوامل هم‏جنس بازي را ميتوان چنين برشمرد:
1 - روابط غلط خانوادگي كه در نتيجه آن، پسر با پدر و دختر با مادر انطباق نمييابد و الگوي رفتاري مناسب كسب نميكند.
2 - تجارب غلط هم جنس خواهي در اثر برخورد با دوستان ناباب.
3 - احساس بي ارزشي و سرخوردگي در تلاش براي ايجاد رابطه مشروع با جنس مخالف.
4 - محدوديت‏هاي محيطي (مثلاً محل خواب پسرها از يكديگر جدا نيست و يا اهل خانواده مجبورند با هم در يك محل و در يك اتاق زندگي كنند).
5 - ضعف مباني مذهبي و اعتقادي(7)
شخصي كه به اين عادت ناپسند مبتلا است براي مقابله با اين عادت ناپسند، ميتواند از شيوه‏هاي زير استفاده نمايد:
1 - احساس كند كه فردي عادي است و احساس با ارزش بودن نمايد.
2 - تلاش كند تا از رو در رو شدن با جنس مخالف احساس شكست نكند.
3 - روحيه برخورد با جنس مخالف را در خود ايجاد كند.
4 - بنيه اخلاقي و تسلط بر نفس خود را تقويت نمايد.
5 - تصميم بگيرد كه ديگر به آن عادت برنگردد.(8)
البته قبل از درمان هم جنس بازي بايد به پيشگيري از آن فكر كرد كه نقش اساسي را در اين رابطه، خانواده و پدران و مادران دارند. آن‏ها بايد فرزند خود را از محبت سيراب سازند تا زود تسليم محبت ديگران نشود. و نكته ديگر برخورد پدر و مادر با يكديگر است.
اگر مادر تسلط بر پدر داشته باشد و در برابر فرزندان پدر را منكوب سازد، پسر از پدر متابعت ميكند و در برابر ديگران خود را تسليم ميكند.(9)
اسلام به منظور مقابله با اين عادت ناپسند راه‏كارهايي را مطرح كرده‏ است:
1 - اجتناب از نگاه شهوت‏آميز به پسران: از نظر شرعي نگاه كردن از روي شهوت به جواني كه هنوز مو به صورتش در نيامده، حرام است رسول اكرم صلي الله وعليه وآله فتنه جوان زيبا را از فتنه دختر باكره بيش‏تر دانسته است. (10)
2 - پرهيز از بوسه شهوت‏آميز: امام صادق عليه‏السلام از قول رسول خدا صلي الله وعليه وآله فرموده‏اند: كسي كه جواني را از روي شهوت ببوسد، خداوند او را در قيامت به لجامي از آتش لجام ميزند.(11)
اگر مسلّم شد كسي جواني را از روي شهوت بوسيده، بايد حد بخورد و حدش از سي تا نود تازيانه است. هر قدر كه حاكم شرع صلاح بداند، او را ميزند.
3 - اجتناب از خوابيدن دو پسر در يك بستر: رسول خدا صلي الله وعليه وآله ميفرمايد: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگي جدا سازيد، يعني دو برادر يا دو خواهر يا برادر و خواهر زير يك لحاف نخوابند. (12)
4 - تقويت ايمان: هم جنس بازي بر اثر طغيان غريزه جنسي انجام ميشود و ياد خدا و ياد مرگ و تقويت ايمان از طريق ارتباط هميشگي با خدا و دعا و توسل در كنترل غريزه جنسي بسيار مؤثر است.
5 - توجه به آثار و عواقب هم جنس بازي: انسان به صورت طبيعي تمايل به جنس مخالف دارد. هرگونه كاري كه تمايل طبيعي او را منحرف سازد، يك نوع بيماري تلقي ميشود. از دست دادن احساسات طبيعي بر جسم و روح انسان تأثير ميگذارد. چه بسا افرادي كه به اين بيماري مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسي و به اصطلاح سرد مزاجي شوند. از امام صادق عليه‏السلام در مورد فلسفه تحريم لواط سؤال شد، فرمود: اگر آميزش با پسران حلال بود، مردان از زن‏ها بي نياز ميشدند و اين باعث قطع نسل انسان ميشد و باعث از بين رفتن آميزش طبيعي ميگشت و اين كار مفاسد زياد اخلاقي و اجتماعي به بار ميآورد.(13)
ازدواج شرعي، چون موافق فطرت است، به فرمايش قرآن آرام بخش است(14) ولي هم جنس بازي و لواط، عملي بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خواني نداشت، تأثير سوء دارد، يعني نه تنها فاعل و مفعول با اين عمل به آرامش نميرسند، بلكه بر تحير و سرگرداني آن‏ها افزوده مي شود. به همين دليل روايات زيدي درباره هم جنس بازي نقل شده كه بسيار تكان دهنده است. با مطالعه آن روايات، ميتوان به پليد بودن اين عمل پي برد. قطعاً روايات در جلوگيري از اين عادت ناپسند مؤثر است. پيامبر اكرم‏صلي الله وعليه وآله فرموده‏اند: هر كس با نوجواني آميزش جنسي كند، روز قيامت ناپاك وارد محشر ميشود، آن چنان كه تمام آب‏هاي جهان او را پاك نخواهند كرد و خداوند او را غضب ميكند و از رحمت خويش دور ميدارد و دوزخ را براي او آماده ساخته و چه بد جايگاهي است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذكر با مذكر آميزش كند، عرش خداوند به لرزه درميآيد.(15)البته واضح است‏ كه با توبه، اين گناه مانند گناهان ديگر بخشيده ميشود.
6 - پرهيز از معاشرت با منحرفان: يكي از راه‏هاي گرايش به هم جنس بازي، معاشرت با كساني است كه به اين عادت آلوده شده‏اند. براي درمان آن، لازم است از رفاقت با اين افراد اجتناب شود.

در پاسخ به مطالب زير توجه كنيد :
الف. همجنس بازي در آيات قرآني
در قرآن مجيد در سوره هاي اعراف، هود، حجر، انبيا، نمل و عنكبوت اشاره هايي به وضع قوم لوط و گناه بسيار زشت آن ها شده است، ولي در هر مورد تعبير با مورد ديگر متفاوت است و در حقيقت هر يك از اين تعبير ها به يكي از ابعاد شوم اين عمل ننگين اشاره دارد. اين عمل زشت با عنوان هاي اسراف، خبيث، فسق، تجاوز، جهل و قطع سبيل مطرح شده است.
در سوره ي اعراف آيه ي 81 آمده است كه لوط به آن ها مي گويد: «بل انتم قوم مسرفون؛ بلكه شما گروهي اسراف كار (و متجاوز) يد.»(1) در سوره ي انبيا آيه ي 74 مي خوانيم:
«و نجيناه من القريته التي كانت تعمل الخبائث انهم كانوا قوم سوء فاسقين، و او را از آبادي كه همواره (مردمش كار هاي) پليد انجام مي دادند، نجات داديم، [چرا] كه آنان گروهي بد [كار و] نافرمانبردار بودند.» (2)
و در جاي ديگر خوانديم كه لوط به آن ها مي گويد: «بل انتم قوم عادون، بلكه شما گروهي تجاوزگريد!»(3)
و در سوره ي نمل آيه ي 55 آمده است: «بل انتم قوم تجهلون، آيا واقعاً شما از روي شهوت، به غير از زنان به سراغ مردان مي رويد؟! بلكه شما گروهي هستيد كه ناداني مي كنيد.»(4)
و در سوره ي عنكبوت آيه ي 29 از زبان لوط چنين آمده است: «اءنكم لتاتون الرجال و تقطعون السبيل، آيا واقعاً شما به سراغ مردان مي رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مي كنيد.»
ب. ويژگي هاي همجنس باز در قرآن

«اسراف» از اين نظر كه آن ها نظام آفرينش را در اين امر فراموش كرده و از حد تجاوز كردند و تعدي نيز به همين جهت بر آن اطلاق شده است.
«خبيث» به معناي كار يا چيز آلوده اي است كه طبع سالم آدمي از آن تنفر دارد، و چه عملي از اين عمل تنفر آميزتر است.
«فسق» به معناي خروج از اطاعت پروردگار و برهنگي از شخصيت انساني است كه از لوازم حتمي اين كار مي باشد.
«جهل» به خاطر بي خبري از عواقب شومي است كه اين عمل براي فرد و جامعه در پي دارد.
و «قطع سبيل» از اين جهت است كه اين عمل در صورت گسترش به قطع نسل انساني مي انجامد، علاقه به جنس موافق جانشين علاقه به جنس مخالف مي شود.(5)
ج . همجنس بازي در احاديث
در حديثي از پيامبر گرامي اسلام (ص) مي خوانيم: «لايجد ريح الجنه زنوق، و هو المخنث!، بوي بهشت به مشام كسي كه مورد همجنس گرايي واقع مي شود، نخواهد رسيد.» در حديث ديگري از علي (ع) مي خوانيم كه لواط را در سر حد كفر معرفي فرموده است.(6)
در حديثي از امام علي بن موسي الرضا (ع) در فلسفه ي تحريم همجنس گرايي چنين آمده است: «علته تحريم الذكران للذكران، و الاناث للاناث، لما ركب في الاناث و ما طبع عليه الذكران، و لما في اتيان الذكران، الذكران و الاناث للاناث، من انقطاع النسل، و فساد التدبير، و خراب الدنيا، فلسفه ي تحريم مردان بر مردان و زنان بر زنان اين است كه اين امر بر خلاف طبيعتي است كه خداوند براي زن و مرد قرار داده (و مخالفت با اين ساختمان فطري و طبيعي، سبب انحراف روح و جسم انسان خواهد شد) و نيز به خاطر اين است كه اگر مردان و زنان همجنس گرا شوند، نسل بشر قطع مي گردد، و تدبير زندگي اجتماعي به فساد مي گرايد و دنيا به ويراني روي مي نهد.(7)
رواياتي كه در مذمت همجنس گرايي از پيشوايان اسلام نقل شده، آن قدر زياد و تكان دهنده است كه با مطالعه ي آن هر كس احساس مي كند كه زشتي اين گناه به اندازه اي است كه كم تر گناهي در پايه ي آن قرار دارد، از جمله در روايتي از پيامبر اسلام (ص) مي خوانيم: «لما عمل قوم لوط ما عملوا بكت الارض الي بها حتي بلغ دموعها الي السماء، بكت السماء حتي بلغ دموعها الارض، فاوحي الله الي السماء ان احصي بهم، و اوحي الي الارض ان اخسفي بهم، هنگامي كه قوم لوط آن اعمال ننگين را انجام دادند، زمين آن چنان ناله و گريه سر داد كه اشكهايش به آسمان رسيد، و آسمان آن چنان گريه كرد كه اشك هايش به عرش رسيد، در اين هنگام خداوند به آسمان وحي فرستاد كه آن ها را سنگباران كن و به زمين وحي فرستاد كه آن ها را فرو بر (بديهي است گريه و اشك جنبه تشبيه و كنايه دارد).» (8)
همچنين در حديثي از امام صادق (ع) مي خوانيم كه پيامبر (ص) فرمود: «من جامع غلاما جاء جنبا يوم القيامه لا ينقيه ماء الدنيا و غضب الله عليه و لعنه و اعد له جهنم و سائت مصيراً ... ثم قال ان الذكر يركب الذكر فيهتز العرش لذلك، هر كس با نوجواني آميزش جنسي كند، روز قيامت ناپاك وارد محشر مي شود، آن چنان كه تمام آب هاي جهان او را پاك نخواهد كرد، و خداوند بر او غضب مي كند و او را از رحمت خويش دور مي دارد و دوزخ را براي او آماده ساخته است و چه بد جايگاهي است ...؛ سپس فرمود: هرگاه جنس مذكر با مذكر آميزش كند، عرش خدا به لرزه در مي آيد.» (9)
در حديث ديگري از امام صادق (ع) مي خوانيم: آن ها كه تن به چنين كاري مي دهند، بازماندگان سدوم (قوم لوط) هستند؛ سپس اضافه فرمود: من نمي گويم از فرزندان آن ها هستند، ولي از طينت آن ها هستند. پرسيده شد: همان شهر سدوم كه زير و رو شد؟ فرمود: آري، چهار شهر بودند سدوم و صريم و لدنا و غميرا (عمورا).(10)
د. حكم فقهي همجنس بازي

اين مسئله تا آن جا از ديدگاه اسلام زشت و ننگين است كه در ابواب حدود اسلامي حد آن اعدام قرار داده شده است، و حتي براي كساني كه مراحل پايين تر همجنس بازي را انجام مي دهند، مجازات هاي شديدي ذكر شده است، از جمله در حديثي از پيامبر (ص) مي خوانيم: «من قبل غلاما من شهوه الجمه الله يوم القيامه بلجام من نار، كسي كه پسري را از روي شهوت ببوسد، خداوند در روز قيامت لجامي از آتش بر دهان او مي زند.»(11)
مجازات كسي كه مرتكب چنين عملي شود، از 30 تا 99 تازيانه است.
همجنس گرايي چه در مردان باشد و چه در زنان، در اسلام از گناهان بسيار بزرگ و هر دو داراي حد شرعي است.
حد همجنس گرايي در مردان خواه فاعل باشد يا مفعول، اعدام است(12) و براي اين اعدام راه هاي مختلفي در فقه بيان شده است، البته اثبات اين گناه بايد از راه هاي معتبر و قاطعي كه در فقه اسلامي و روايات وارده از معصومين ذكر شده، صورت گيرد، و حتي سه مرتبه اقرار هم به تنهايي كافي نيست و بايد حداقل چهار بار به اين عمل اقرار كند.(13)
اما حد همجنس گرايي در زنان پس از چهار بار اقرار و يا ثبوت به وسيله ي چهار شاهد عادل (به شرايطي كه در فقه گفته شده) صد تازيانه است، (14) و بعضي از فقها گفته اند اگر زن شوهر داري اين عمل را انجام بدهد، حد او اعدام است. ذكر اين نكته نيز قابل توجه است كه اسلام يكي از مجازات هايي را كه براي چنين افراد قائل شده، آن است كه ازدواج خواهر، مادر و دختر شخص مفعول بر فاعل حرام است، يعني اگر چنين كاري قبل از ازدواج صورت گرفت، اين زنان براي او حرام ابدي مي باشند. اجراي اين حدود، شرايط دقيق و حساب شده اي دارد كه در كتب فقه اسلامي آمده است و اجراي آن بر عهده ي محاكم صالحه و قانوني مي باشد.
ه. بحث اجتماعي
شك نيست كه انحراف جنسي از خطرناك ترين انحراف هايي است كه امكان دارد در جوامع انساني پيدا شود، زيرا سايه ي شوم خود را بر همه ي مسائل اخلاقي مي افكند و انسان را به انحراف عاطفي مي كشاند. در دنياي غرب كه آلودگي هاي جنسي فوق العاده زياد است، اين گونه زشتي ها مورد تنفر نيست و حتي شنيده مي شود در بعضي كشور ها همانند انگلستان، طبق قانوني كه با كمال وقاحت از پارلمان گذشته، اين موضوع جواز قانوني پيدا كرده، با اين حال شيوع اين گونه زشتي ها هرگز از قبح آن نمي كاهد و مفاسد اخلاقي و رواني و اجتماعي آن در جاي خود ثابت است.
گاهي برخي پيروان مكاتب مادي كه اين گونه آلودگي ها را دارند، براي توجيه عملشان مي گويند ما هيچ گونه منبع پزشكي براي آن سراغ نداريم، ولي آن ها فراموش كرده اند كه اصولاً هرگونه انحراف جنسي در تمام روحيات و ساختمان وجود انسان اثر مي گذارد و تعادل او را بر هم مي زند.
توضيح اين كه: انسان به صورت طبيعي و سالم تمايل جنسي به جنس مخالف دارد و اين تمايل از ريشه دارترين غرايز انسان و ضامن دوام نسل است و هر كاري كه تمايل را از مسير طبيعيش منحرف سازد، نوعي بيماري و انحراف رواني در انسان ايجاد مي كند. مردي كه به جنس موافق تمايل دارد و يا مردي كه به چنين كاري تن مي دهد، هيچ كدام كامل نيستند. در كتاب هاي امور جنسي، هموسكسوآليسم (همجنس گرايي) يكي از مهم ترين انحراف ها ذكر شده است. ادامه ي اين كار تمايلات جنسي را نسبت به جنس مخالف در انسان به تدريج از بين مي برد و در مورد كسي كه به اين كار تن مي دهد، احساسات زنانه به تدريج در او پيدا مي شود، و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسي و به اصطلاح سرد مزاجي مي شوند، به طوري كه بعد از مدتي قادر به آميزش طبيعي (آميزش با جنس مخالف) نخواهند بود.
با توجه به اين كه احساسات جنسي مرد و زن هم در ارگانيسم بدن آن ها مؤثر است و هم در روحيات و اخلاق ويژه ي آنان، روشن مي شود كه از دست دادن احساسات طبيعي تا چه حد بر جسم و روح انسان ضربه وارد مي سازد، و حتي ممكن است افرادي كه گرفتار چنين انحرافي هستند، آن چنان گرفتار ضعف جنسي شوند كه ديگر قدرت توليد فرزند را نداشته باشند. اين گونه اشخاص غالباً از نظر رواني سالم نيستند و در خود نوعي بيگانگي از خويشتن و بيگانگي از جامعه اي كه به آن تعلق دارند، احساس مي كنند.
قدرت اراده را كه شرط هر نوع پيروزي است، به تدريج از دست مي دهند، و يك نوع سرگرداني وبي تفاوتي در روح آن ها لانه مي كند. آن ها اگر خيلي زود به اصلاح خويشتن روي نياورند و حتي در صورت لزوم از پزشك جسمي يا رواني كمك نگيرند و اين عمل به صورت عادتي براي آن ها در آيد، ترك آن مشكل خواهد شد، ولي در هر حال هيچ وقت براي ترك اين عادت زشت دير نيست، تصميم مي خواهد و عمل.
در هر صورت، سرگرداني رواني به تدريج آن ها را به مواد مخدر و مشروبات الكلي و انحراف هاي اخلاقي ديگر خواهد كشانيد و اين يك بدبختي بزرگ ديگر است. جالب اين كه در روايات اسلامي در عبارت هايي كوتاه و پرمعنا به اين مفاسد اشاره شده است، از جمله در روايتي از امام صادق (ع) مي خوانيم: كسي از او پرسيد «لم حرم الله اللواط»، چرا خداوند لواط را حرام كرده است؟
فرمود: من احل انه لو كان اتيان الغلام حلالا لا ستغني الرجال عن النساء و كان فيه قطع النسل و تعطيل الفروج و كان في اجازه ذلك فساد كثير؛ اگر آميزش با پسران حلال بود، مردان از زن ها بي نياز (و نسبت به آن ها بي ميل) مي شدند، و اين باعث قطع نسل انسان مي شد و باعث از بين رفتن آميزش طبيعي جنس موافق و مخالف مي گشت و اين كار مفاسد زياد اخلاقي و اجتماعي به بار مي آورد.
و. عوامل و زمينه هاي همجنس بازي
كشيده شدن افراد به اين گونه انحراف جنسي عوامل بسيار گوناگوني دارد و حتي گاهي شيوه ي رفتار پدر و مادر با فرزندان، و يا عدم مراقبت از فرزندان همجنس، و طرز معاشرت و خواب آن ها با هم در خانه ممكن است از عوامل اين آلودگي باشد. گاهي ممكن است انحراف هاي اخلاقي ديگر سر از اين انحراف در آورد. حتي شوخي هاي بي موردي كه گاهي در ميان پسران و دختران نسبت به همجنسان خود مي شود، گاهي انگيزه ي كشيده شدن به اين انحراف ها مي گردد و به هر حال بايد به دقت مراقب اين گونه مسائل بود، و آلودگان را به سرعت نجات داد و از خدا در اين راه توفيق خواست.
همجنس گرايي چه در ميان مردان باشد (لواط) و چه در ميان زنان (مساحقه) از بدترين انحراف هاي اخلاقي است كه سرچشمه ي مفاسد زيادي در جامعه خواهد بود. موضوع مهم اين است كه بي بند و باري و تنوع طلبي بيمار گونه ي دنياي متمدن مادي، بسياري از پسران و دختران را به سوي اين انحراف بزرگ مي كشاند. نخست پسران را به لباس هاي جلف و زنانه و خودآرايي مخصوص و دختران را به لباس هاي پسرانه تشويق مي كند، و از اين جا انحراف و همجنس گرايي آغاز مي شود، تا جايي كه به زشت ترين اعمال در اين زمينه، شكل قانوني مي دهد و از هرگونه پيگرد و مجازات بركنار مي مانند كه قلم از شرح و وصف آن شرم دارد.(15)
ز. پيامد هاي بهداشتي همجنس بازي
الف ـ شيوع بيماري هاي مقاربتي
«برخي پزشكان در رابطه با شيوع بيماري هاي آميزشي مي گويند علت اصلي انتشار و شيوع بيماري هاي مقاربتي اساساً به روابط جنسي آزاد و هر چيز كه موجب بر هم خوردن كانون خانوادگي گردد، باز مي گردد.» دكتر «جان بيستون» نيز در همين رابطه مي گويد: «از قرائن به دست آمده ثابت مي شود كه اغلب بيماري هاي آميزشي در نتيجه ي وجود روابط جنسي خارج از دايره ي ازدواج [زنا] شيوع پيدا مي كند.»
در بيست سال اخير دانشمندان به رغم كشف پني سيلين Penicillin و پايين آمدن آمار مبتلايان به اين بيماري ها، به خطر بزرگي كه از اين جهت متوجه بشريت است، پي بردند، از اين رو در سال 1964 به تشكيل يك سمينار بزرگ جهاني با حضور 1500 متخصص از 50 كشور در آمريكا براي بحث پيرامون بيماري هاي مقاربتي اقدام كردند و همه ي مطالب و مقالات ارائه شده در اين سمينار را در كتابي به نام «عملكرد سمينار جهاني بيماري هاي مقاربتي» جمع آوري و منتشر نمودند. از بررسي هاي ارائه شده در اين سمينار مشخص گرديد كه نسبت بيماري هاي مقاربتي در فاصله ي زماني 1950 ـ 1960 در 71 كشور از مجموع 105 كشور مورد مطالعه، افزايش يافته كه اغلب اين كشور ها را كشور هاي اروپايي تشكيل مي دهند، يعني از مجموع 20 كشور اروپايي در 19 كشور آن بيماري هاي مقاربتي افزايش يافته بود. كم ترين ميزان رشد اين بيماري ها در كشور هاي شرق مديترانه بود كه از مجموع 12 كشور فقط در 6 مورد آن ها افزايش بيماري هاي مقاربتي وجود داشت.
در همين سمينار مشخص گرديد كه موارد ابتلا به سيفليس در آمريكا در سال 1957 در مجموع 7600 مورد بوده كه اين رقم در سال 1961 به 20800 مورد رسيد، يعني تقريباً ظرف فقط چهار سال، سه برابر شده بود و اين بسيار وحشتناك است. اما موارد ابتلا به سوزاك فقط در كشور آمريكا به تنهايي به يك ميليون مورد در سال مي رسد. آمار تخمين مبتلايان به سيفليس در سر تا سر جهان در سال 1953 به 20 ميليون نفر مي رسيد. (16)
ب ـ سست شدن عضلات مقعد و از دست دادن كنترل قضاي حاجت، از اين رو، ممكن است مدفوع شخص بدون اراده از او خارج شود.
پ ـ انعكاس رواني و تحت تأثير قرار گرفتن شخص (مفعول مرد) به طوري كه تصور كند كه مرد نيست و همين مسئله باعث ايجاد اختلالاتي در رفتار وي مي گردد و دچار بيماري هاي رواني مي شود كه از مهم ترين اين بيماري ها مي توان بيماري هاي مازوفيسم و ساديسم را نام برد.
ت ـ از هم پاشيدن كانون خانواده به دليل عدم تمايل مرد به آميزش با همسر خود.
ث ـ پيدايش ناراحتي هاي رواني بين زن و شوهر.
ج ـ پيدايش و رشد بيماري ايدز در اثر لواط.(17)
پي‌نوشت‌ها:

1. اعراف، 81.
2. انبيا، 74.
3. شعراء، 166.
4. نمل، 55.
5. تفسير نمونه، ذيل آيه.
6. بحارالانوار، ج 76، ص 67.
7. علل الشرايع، شيخ صدوق، ج 2، ص 547.
8. تواب الاعمال، همو، ص 264.
9. الكافي، شيخ كليني، ج 5، ص 544.
10. همان، ج 5، ص 549.
11. فقه الرضا، علي ابن بابويه، ص 278.
12. تحرير الوسيله، حضرت امام خميني، ج 1، ص 274.
13. همان، ج 2، ص 469.
14. همان، ج 2، ص 470.
15. ر.ك: تفسير نمونه، ج 9، ص 196.
16. ر.ك: طب در قرآن، ص 181 ـ 182.
17. همان، ج 2، ص 389 ـ 390.

منبع : رضايي اصفهاني ، محمد علي ؛ روابط دختر و پسر ؛ پرسش هاي قراني جوانان ؛ پرسش 1387 (1387) پرسش انتشارات پژوهش هاي تفسيرعلوم، چاپ سوم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درتاريخ : 24 / 11 / 1393برچسب:لواط,هم جنس گرایی,رابطه نامشروع, | 1:25 | نویسندش : سیناآزادبخت |


.: Weblog Themes By SinaAzadbakht :.